کتاب: مطلقا، تقریبا
نویسنده: لیسا گرف
مترجم: فریده خرمی
یه کتاب سی صد صفحه ای برای کودک و نوجوون که راحت و روون نوشته شده و میتونم بگم نویسنده و مترجم خوبی داره. کتاب درباره آلبی هست. یه پسر ده ساله که عقب مانده ذهنیه و نویسنده به خوبی ما رو میبیره به بطن ماجرا و اجازه میده از نگاه آلبی به زندگیش، آدم ها، نوع برخوردشون کنیم. خیلی همه چیز ساده ست و حتی عقب موندگی ذهنی آلبی چندان پررنگ نشده ولی در عین تمام این سادگی ما خیلی آهسته متوجه میشیم نوع برخورد ماها و مدرسه با بچه ها چقدر مهم و تاثیرگذاره و چقدر نقش پررنگی توی ایجاد بحران و یا حل مسائل تو زندگی بچه ها داریم. گاهی میبینی ماها طوری برخورد میکنیم، که یه مسئله کوچیک که خیلی راحت حل میشه رو برای بچه ها بغرنج و سخت میکنه. البته باید بگم که با این که کتاب خوبی بود ولی با توجه به کتاب هایی که تو این رده سنی تا حالا خوندم، که زیاد هم نبوده، انتظار داشتم چیز بیشتری با خوندن این کتاب بهم اضافه بشه. ولی در هر صورت نمیشه از خوب بودن کتاب چشم پوشی کرد و یا اون رو زیر سوال برد. من از خوندن کتاب و زندگی کردن با آلبی و دیدن کالیستا، پرستار جدید آلبی که وارد داستان میشه و به آلبی کمک میکنه تا حالش خوب باشه، راهش رو پیدا کنه، بفهمه چه ارزشی داره و چیزی که هست رو بپذیره، لذت بردم :)