مثل گم شدن، مثل تف، مثل گریه کردن، مثل غم، مثل حسی که موقع خوندن رمانی داری که اون طور که باید برات دوست داشتنی نیست، اما بازم به خوندنش ادامه میدی، مثل بلند شدن و پیدا کردن شماره کسی برای مادرت درست وقتی که داری چیزی مینویسی، مثل سکوت کردن و غرق شدن، مثل نفس نکشیدن، مثل موندن، مثل نگاه کردن و ناتوانی، مثل فرو رفتن، مثل نبودن، مثل بحث کردن، مثل بی معنایی، مثل هیچی، مثل خستگی، مثل منگی، مثل حرکت نکردن، مثل چشم بستن، مثل با بغض حرف زدن، مثل القای حس الکی که حالم خوبه، مثل نقطه، مثل دکمه ی کنده شده، مثل اشک، مثل حس هایی که بهشون بی اعتنایی، مث کارهایی که دوست داری و انجام نمیدی، مثل نفرت انگیز بودن، مثل بد بودن، مثل بد دیدن، مثل قلب بدون تپش، مثل خون، مثل درد، مثل یه ماشین خراب وسط جاده، مثل کلمات ماسیده ی این پست، مثل ناحقی، مثل آهنگ گوش داده نشده، مثل شک، مثل دست ناتوان، مثل نفس از سر حرص، مثل حس هر چیزی و مثل هیچ چیز، حالم بده و خوب نمیشه. مثل ناقوسی که صداش قطع نمیشه، مثل بوق ممتد مرگ، بدون احساس زندگی ادامه دارم و این آزاردهنده است. خیلی آزاردهنده است. نه که سعی نکنم حالم خوب بشه، نه، سعیمو میکنم ولی همه کارها مثل مسکن میمونه، حال خوبی که میسازم مثل استن میپره و من میشم همون آدم با حال بد. همیشه با خودم زمزمه کردم تو حال بد نمون و همیشه سعی کردم و الان، تارهای حال بد دورم رو گرفته و خلاص نمیشم ازش. تمومی نداره. تمومی نداره. تمومی نداره.
...
ماه
پیام های کوتاه
تاریخچه
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۸ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲۰ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۷ )
دی ۱۳۹۷ ( ۳ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۷ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۷ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۵ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۳ )
خوش نوشت ها
گذشتهی استمراری
مدام
فراخوان وبلاگی 2
محکم بشین دلم، این دور آخره...
دستت به ستاره ها نمی رسد.
ما خیلی کم بودیم
مثل من
heartbroken
قیداریَّت
The Truman Show
تبعیض ذاتی
از Angry Birds به نیچه
جادوی ابر و باد و مه و خورشید و فلک
پنج درس از هریپاتر برای دانشگاههای ما
پس از درد
بدون اینکه قرار باشه به جایی برسی
«سان»، رستاخیز «داستان» (برای علاقه مندان به ماهنامه ی داستان همشهری)
شباهت سریال بازی تاج و تخت با شاهنامه
دونا دونا
داستان یکی دو روز نیست