من میدونم... میدونم کسی از راه نمیرسه تا تو رو شاد کنه و تو رو از منجلاب غم ها بکشه بیرون. میدونم فقط یه پنجره وجود داره و اونم خود منم. من این حرف ها رو خوب بلدم، میدونم فقط یه قهرمان تو زندگی هر کسی وجود داره. من این حرف ها رو از برم اما، کاش گاهی، فقط گاهی کسی میومد دست ادم رو تو دستش میگرفت و با دست دیگش به خورشید اشاره میکرد. کسی میومد که لازم نبود براش چیزی رو تعریف کنی، بی هیچ توضیحی امید رو میپاشید توی صورتت و با دست هاش ستاره میکاشت تو دست هات. اما میدونم این جا، حتی کسی برات خبر خوب نداره که کنارش بشینی و با ذوق برات از یه اتفاق خوشایند حرف بزنه. این جا تو باید بری مقابل اینه ها، برای خودت چشمک بزنی، به خودت لبخند بزنی، بعدش بری سراغ کتاب ها، چون اونها تنها کسایی هستن که لازم نیست بشینی ساعت ها براشون از مشکلت یا ترست یا دردت یا هر چیز دیگه که روی دلت سنگینی میکنه حرف بزنی تا بتونه چیز مناسبی بگه، فقط کافیه انتخاب خوبی کرده باشی تا بشینی و بی هیچ حرفی به سخنان دوستانه و دلگرم کننده اش گوش کنی. من میدونم فردا که بلند بشم از خواب، یه روز جدید از زندگی ناچیزمه، که باید همه این چیزها رو خوب بلد باشم و بهشون عمل کنم تا تو منجلاب غم هایی که رو دلم سنگینی میکنه خفه نشم، چون فردا، مثل هر روز دیگه ای، قرار نیست با کسی ملاقات کنم که موقع حرف زدن باهام امید بپاشه به صورت سردم. من میدونم، اما کاش...
...
ماه
پیام های کوتاه
تاریخچه
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۵ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۸ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۶ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲۰ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۷ )
دی ۱۳۹۷ ( ۳ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۷ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۷ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۵ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۳ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۳ )
خوش نوشت ها
گذشتهی استمراری
مدام
فراخوان وبلاگی 2
محکم بشین دلم، این دور آخره...
دستت به ستاره ها نمی رسد.
ما خیلی کم بودیم
مثل من
heartbroken
قیداریَّت
The Truman Show
تبعیض ذاتی
از Angry Birds به نیچه
جادوی ابر و باد و مه و خورشید و فلک
پنج درس از هریپاتر برای دانشگاههای ما
پس از درد
بدون اینکه قرار باشه به جایی برسی
«سان»، رستاخیز «داستان» (برای علاقه مندان به ماهنامه ی داستان همشهری)
شباهت سریال بازی تاج و تخت با شاهنامه
دونا دونا
داستان یکی دو روز نیست