محصور در خیال باطل

ای برادر 

به من بگو چگونه خیال باطل را دور برانم؟

گره زدن روبان ها را رها میکنم

اما هنوز شال را به دور خود گره میکنم

شال را رها میکنم

اما تنم را هنوز در لایه هایش میپوشانم

عطش را رها میکنم 

اما هنوز خشمگینم

اما هنوز طامعم 

طمع را مهار میکنم

اما هنوز خودبینم.


آنگاه که اندیشه آزاد میشود

و توهمی را پس میزند

به مفهوم دیگری در می آویزد.


کبیر میگوید: 

به من گوش کن ای رهرو!

آن راه راستین به ندرت یافت میشود.

پرنده ای که در من آواز میخواند

اشعار کبیر

مرتضا دِ
۱۹ تیر ۱۰:۴۹

آن راه راستین به ندرت یافت میشود.

پاسخ :
و آه و افسوس...
. یاسون .
۲۰ تیر ۰۰:۴۷
خیال پردازی دیوانه کننده س به نظرم. یه جاهایی یه کار میکنه بیفتی جلو، یه جایی هم انقدر تو خودش می پیچوندت که نتونی بازش کنی. چه میشه کرد که با خیالبافی زنده میتونیم بمونیم.
پاسخ :
حرفاتون درباره خیال پردازی درسته 
اما خب، فکر نمیکنم منظور شاعر اینجا دقیقا خیال پردازی باشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
...
ماه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان