زندگی توی حصار امن و کنج دنج خودت هم راحته و هم قشنگیهای خودش رو داره، اما میدونی؟ بیرون از این حصار، دنیا خیلی بزرگتر از چیزیه که فکرشو بکنی. وسعت جهان، غیرقابل تصوره. فرصت برای زندگی هم کوتاهه. ما هیچ از آینده نمیدونیم. آینده مثل یه برگ روزنامه توی هجوم بیامون باد توی خیابون گم شده. باید تا جایی که میشه زندگی کرد و تو هر لحظه، جان و جوهرهی وجودی زندگی رو مکید. ترسناکه بمیری و تنها افق دیدت، دیوار روبرویی غارت بوده باشه*. امسال با همهی بد بودنهاش و اتفاقات غیرقابل چشمپوشیش، یکمی هم سال خوبی بود. خوشحالم که هشت ماه پیش از دایره امن خودم کمی بیرون اومدم و سر کار رفتم. قطعا نقطهی مثبت زندگی امسال من، همینه. دایناسور قبل سرکار، همون دایناسور بعد از سرکار رفتن نیست. پیشرفت خیلی زیادی دربارهی خودم داشتم. تقریبا از نظر مالی مستقل شدم. تجربیات خوبی به دست آوردم. در کل، حتی قدم کوچکی بیرون اومدن از دایرهی امنم، اتفاق خوبی بود. نتایج خیلی خیلی خیلی خوب و زیادی داشت، که برای من خیلی مهم بوده و هست. اینا رو نوشتم، تا خودم رو تشویق کنم به برداشتن قدمهای بیشتر و بیرون اومدنهای بیشتر، از اون دایرهی تنگ و تاریک و خودم رو هل بدم به سمت تجربههای جدید. چیزهای خوبی میتونه در انتظارمون باشه. شاید حتی خوبتر از چیزی که تو کنجها و دایرههای امنمون داریم؛ پس دایناسورجان، "وارد دنیای ناشناختهها شو"
*غار افلاطونی
+ هر روز یک پست (پست بدون ویرایش خوابآلود نوشت)